تعبیر گریه مرده در خواب

دیدن گریه مرده در خواب به روایت ابن سیرین

خوابی که مرده می خندد و بعد گریه می کند، بیانگر این است که او مسلمان نمرده است، همچنین اگر ببیند صورت میت سیاه شده است، خداوند متعال می فرماید: (اما کسانی که چهره هایشان سیاه شده است، شما دارید). بعد از عقیده شما کافر شدند).[١] و هر کس مرده معروفی را ببیند دوباره می میرد و بدون فریاد و زاری بر او گریه می کنند، پس از او با شخصی ازدواج می کند و گریه بین آنها موجب تسکینی است.[٢]

گریه در خواب قدرت چشم است

در مورد گریه از ابن سیرین روایت شده است که گفت: گریه در خواب قوت چشم است و اگر همراه با گریه و زاری باشد رقصیدن ستودنی نیست علی ولی فوت کرده و آنها را پاره کردند. جامه بپوش و خاک را بر سرشان تکان ده، زیرا آن والی در اختیارش ستمگر است.[٢]

دیدن گریه بر مردگان بدون ماتم

هر که مرده معروفی را ببیند دوباره می میرد و مرگش گریه و زاری و زاری است، پس با عده ای از اهل بیت خود ازدواج می کند و در آنها عروسی می شود وگرنه از پاشنه پا می میرد، جیغ و زاری. یا ننگ زدن که از آن متنفر است از روی تأویل است، اگر ببیند که مرده است و جسد میت را ندیده، وسیله ای ببیند یا گریه کند و کسی در تشییع جنازه او شرکت نکند، خراب شده را از نو بسازد. مگر اینکه به دست شخص دیگری برسد.[٢]

دیدن گریه مرده در خواب در نابلسی

مرگ در خواب فقدان دین است

مرگ در خواب نقص دین و فساد در آن و بلندی و عزت در دنیاست، اگر همراه با گریه و فریاد باشد و باری بر گردن مردان بر تخت یا تابوت کشیده شود. همانطور که او در خاک مدفون نیست، در هر صورت مردان را تسخیر کنید و بر گردن آنها سوار شوید.[٣]

هر که دید بدون گریه مرد

هر کس در خواب ببیند که مرده است و جسد مرده ای وجود ندارد، مانند گریه، فریاد، شستن، کفن کردن، یا بر تخت یا تابوت حمل می شود، دلالت بر خراب شدن خانه ای از خانه یا دیوار یا شکستن آن دارد. یک تکه چوب در آن[٣]

اگر از ظاهر مرده چیزى ببیند، مانند شستن و کفن کردن، بر کمبود دین او مى افزاید، یکى از خانواده او ازدواج مى کند و شادى و خوشى و عروسى دارد.[٣]

دیدن گریه مرده در خواب به روایت ابن شاهین

هر کس مرده ببیند و حالش مساوی نباشد، بر مصیبت و ثواب زشت خود دلالت می کند و هر که ببیند مرده است می خندد و گریه می کند، زیرا بی دین از دنیا رفته است. کسی است که خشنود شده است.[٤]

من رأى أَنه مَاتَ وَلم ير قبرا وَلَا كفنا وَلَا جَنَازَة وَلَا بكاء فَإِن ذَلِك رَاحَة لصَاحب الرُّؤْيَا من هم هُوَ فِيهِ وَمن رأى مَيتا مَعْرُوفا قد مَاتَ ثَانِيَة وَكَانَ لمَوْته بكاء فَإِنَّهُ يتَزَوَّج بعض أَهله فَيكون فيهم عرس وَإِلَّا مَاتَ من عقبه انسان، وَقَالَ بعض المعبرين الزواج يكون اگر گریه بدون جیغ و اگر با فریاد باشد از پاشنه پا می میرد و اگر پاشنه نداشته باشد فوت همتای او یا نام اوست.[٤]

گريه هر كه ديد بدون بره فرياد مي زند، زيرا او تسكين دهنده مال من است و هر كه ببيند با فرياد مي گريد پس بلاي مردم است ديد كه مردم بر آن عزادارند. ولی که مرده بود و لباسهایشان را پاره کرده و خاک بر سرشان زدند، پس آن والی در اختیارش ظلم می کند.[٤]

دیدن گریه مرده در خواب به روایت ابن غنام

وقتی مرده گریه می کند از گناهان گذشته خود پشیمان می شود و هر کس میت شناخته شده ای را ببیند بدون گریه و فریاد مرده است، پس از آن یکی می میرد.[٥]

دیدن گریه مردگان در خواب در کتاب مجموعه تعبیر خواب

امّا مرگ، هر كه ديد كه مرده و مردم بر او گريه كنند، آن را بشويند و كفن كنند، يا بر تابوت حمل كنند، يا در قبر دفن كنند، پس از دفن توبه كند.[٦]

هر کس در خواب ببیند که مرد و قبر و کفن ندید و جنازه و گریه ندید، این برای بیننده ای که در اوست تسکینی است و هر که ببیند دهانش را بسته اند.[٦]

هر کس ببیند که مرده ای مرده است و مرگش گریه بوده است، زیرا با عده ای از خانواده خود ازدواج کرده است، پس برای او عروس خواهد بود و فقط او از پاشنه پا مرده است، و اگر کسی نداشته باشد، خواهد داشت. مرگ نباشد .[٦]

بازبینی کننده

  1. ↑ سوره آل عمران، آیه 106.
  2. ↑ AB T. محمد بن سیرین (1359ق-1940م)، مختبه الکلام فی تعبیر خواب، مصر: مصطفی البابی الحلبی و پسران مؤسسه کتابخانه و مطبوعات، ص106،107،113،388، قسمت اول، قسمت دوم.
  3. ↑ AB T عبدالغنی بن اسماعیل بن عبدالغنی النابلسی (1143ق)، معطر الناس فی بیان الخواب، بیروت: دارالفکر، صفحه 347، جزء اول.
  4. ↑ اِب ت خلیل بن شاهین الظهری (۸۷۳ق)، الاشارات فی الفرازولوژی، بیروت: دارالفکر، ص ۷۰۰-۷۰۲، جزء اول.
  5. ↑ ابراهیم بن یحیی بن غنام (۷۷۹ق)، بیان البین (نسخه خطی)، امان: کتابخانه دانشگاه اردن، صفحه ۳۹، جزء اول.
  6. ↑ AB T ابوبکر بن محمد بن عمر المله الحنفی الاحسایی (1408ق-1988م)، گردآورنده تعابیر رویا – آگاه سازی تفاهمات با تعبیر خواب (چاپ اول)، دوحه: بیت ال فرهنگ، صفحه 128، قسمت اول.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا