رویای مورچه

دیدن مورچه در خواب به روایت ابن سیرین

و اما مورچه های کثیر آنها سربازند و دیدن آنها بر بالین فرزند هستند و دیدن مورچه ها دلالت بر روح صاحب رؤیت دارد و گفته شد که دلالت بر خویشان او دارد. زیرا حکایت حضرت سلیمان علیه السلام و خروج مورچه از بینی و گوش یا سایر قسمتهای بدن حکایت از شهادت بیننده دارد و هر که ببیند مورچه وارد روستا یا دیاری می شود سربازان وارد می شوند. آن کشور، و اگر آن را ترک کنند، زیر بار آن خواهند رفت. چرا که مورچه ها و معماری با هم ترکیب نمی شوند و انبوه مورچه ها در کشوری بدون آسیب رساندن به کسی نشان از جمعیت زیاد کشور دارد.[١]

دیدن مورچه در خواب به روایت ابن شاهین

در مورد مورچه ها نیز به طرق مختلف تفسیر می شود. گفته شد کثرت مورچه به کثرت مردم تعبیر می‌شود، پس هر که ببیند خانه‌اش مورچه‌ها زیاد است، خانواده‌اش را زیاد می‌کند و هر که در چیزی از غذا مورچه ببیند، تعبیر به گرانی می‌شود. آن چیز یا نفاق آن، و الکرمانی در خواب مورچه های بسیار تعبیر به پول و فضل گفت، و هر که دید مورچه چیزی را از خانه اش حرکت می دهد خیری در آن نیست، و اگر به خانه اش منتقل شود، با او متفاوت است و هر کس ببیند مورچه از دهان یا از بینی او بیرون می‌آید، مقدر شده است که او را به هلاکت برساند، خانه او بدون این که چه چیزی به فرزندش ضرر می‌رساند، و خروج او از خانه به عدم تعبیر می‌شود. فرزندان[٢]

اسماعیل بن اشعث می گوید: مورچه های سرخ کوچک را انسان های ضعیف تفسیر می کنند و مورچه های سیاه بزرگ را به خویشاوندی و اهل خانه تفسیر می کنند و بسیاری را سپاهیان سلطان تعبیر می کنند و هر که مورچه ببیند. در جایی که به فراوانی مورچه ها عادت نداشته باشد، در حق مردم آن مکان نیست.[٢]

دیدن مورچه در خواب به روایت ابن غنام

مورچه ها از کنار انسان های ضعیف و مشتاق می گذرند و مورچه ها از کنار سربازان و خانواده ها می گذرند و از زندگی می گذرند، پس هر که ببیند مورچه ها وارد دهکده ای شده اند، سربازان وارد آن می شوند و هر که سخنان مورچه ها را بشنود به باروری و نیکی می رسد. و هر کس ببیند مورچه با بار سنگین وارد خانه اش می شود، زیرا حاصلخیزی و نیکی به خانه ای وارد می شود، و هر که ببیند مورچه ها بر بالین خود فرزندانش زیاد می شوند و هر که مورچه ها را از خانه خود رها کند از تعداد خانواده خود کم می شود و هر که مورچه ها را در حال پرواز ببیند. از جایی که مریضش از بین رفته یا مردمی که از او می‌روند به سختی می‌آیند و می‌گویند خواب مورچه نشان‌دهنده رزق و باروری است زیرا فقط در محل باروری است و اگر مریض مورچه‌ها را ببیند مثل مورچه است. بر جنازه اش زاری کرد که می میرد زیرا مورچه ها سرزمین سردی هستند و رنگشان سیاه است و کسی از آنها در امان نیست.[٣]

قول نابلسی درباره دیدن مورچه ها در خواب

مورچه ها در خواب قومی ضعیف و مشتاق هستند و آن را سربازان و خانواده و عمر طولانی بیان می کنند، پس هر که مورچه ها را دید که وارد دهکده ای می شوند لشکری ​​وارد آن می شود و هر که ببیند مورچه ها بر بالین او هستند فرزندانش. بسیارند و هر که از خانه خارج شود از تعداد اهلش کم می شود و هر که ببیند از جایی که بیمار است پرواز می کند یا می میرد یا مسافرت می کند و از آن مکان مضطرب می شوند و نشان دهنده باروری و روزی است. زیرا فقط در جایی است که رزق و روزی دارد و اگر ببیند که مورچه در بدنش رخنه می کند، می میرد، تعداد مردم آن مکان و فرزندانشان زیاد می شود و هر که ببیند او از خانه بیرون می رود. یا مکان با مرگ یا دگرگونی از خانواده او کاسته می شود و انبوه ها نیز همین گونه اند جز این که افراد ضعیفی هستند و اگر مورچه ها بال داشته باشند نشان دهنده نابودی لشکر بزرگی است که تعداد آنها زیاد است.[٤]

دیدن مورچه دلالت بر روح صاحب خواب و دلالت بر خویشاوندان او دارد و دانستن کلام مورچه ها برای داستان سلیمان علیه السلام وجوب است و هر که ببیند مورچه ها با غذا وارد خانه او می شوند خیر و صلاح او را زیاد می کند. خانه اوست و هر که ببیند مورچه از خانه اش غذا می گیرد فقیر است و خروج مورچه از بینی یا گوش یا سایر اعضا و شادی او دلالت بر شهادت بیننده خواب دارد و اگر غمگین بود بدون توبه مرد، و اگر ببیند که مورچه ها از دیار و خانه ای فرار کردند، دزدان چیزی از آن مکان حمل می کنند، یا ساختمانی وجود دارد. چرا که مورچه ها و معماری با هم مخلوط نمی شوند و فراوانی مورچه ها در کشوری بدون آسیب رساندن به کسی نشان دهنده کثرت مردم کشور است، بیماران مرگ خود را دارند و کسانی که می خواهند خستگی و زیان خود را به مسافرت برسانند و هر که ببیند مورچه بزرگی که باری را از خانه اش حمل کرده و با آن بیرون آمده است، سپس پولش را از پسر یا برادرش می دزدد.[٥]

بازبینی کننده

  1. ↑ محمد بن سیرین (1359ق – 1940م)، تعبیر خواب – منتخب گفتار فی تعبیر خواب، مصر: شرکت کتابخانه و مطبوعات مصطفی البابی الحلبی، ص 9-10، جزء دوم.
  2. ↑ اب خلیل بن شاهین الظهیری، الاشارات فی الفاظیه، بیروت: دارالفکر، ص ۸۲۸.
  3. ↑ ابراهیم بن یحیی بن غنام، بیان وحی (نسخه خطی)، اردن: تصویر خطی – کتابخانه دانشگاه اردن، ص 300-301.
  4. ↑ عبدالغنی بن اسماعیل بن عبدالغنی النابلسی، معطر الحیوان فی بیان الخواب، بیروت: دارالفکر، صفحه ۳۶۰.
  5. ↑ عبد الغنی بن اسماعیل بن عبدالغنی النابلسی، معطر الحیوان فی بیان الخواب، بیروت: دارالفکر، ص ۳۶۰-۳۶۱.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا