رویای بیماری
تعبیر ابن شاهین به دیدن بیماری در خواب
کرمانی میگوید: ضعف و بیماری ستودنی نیست، زیرا فساد در دین است، به خاطر فرموده خداوند متعال:[١] و چه بسا باطل زیاد می کرد و گفته می شد: هر که ببیند بیماریش طولانی می شود خدا را در بهترین حال ملاقات می کند و ابن سیرین می گوید: هر که ببیند بیمار بی درد است. شادی چشم را ببیند و در آن سال نمی میرد، از چیزهایی که به آنها امید دارد و اگر مریض در حال صحبت با مردم یا با او صحبت می کنند ببیند که سالم است، بی گناه است و هست. علاج، بین او و کسی دعوا شد، شکست خورد، و اگر کسی این خواب را دید که در جنگ بود، زخمی در اندامش بود.[٢]
جابر مغربی گفت: هر که ببیند ضعیف است از انجام واجبات غفلت می کند و اگر حقی را بر او ببیند که انجام نمی دهد و گفته شد ضعف و ضعف توانایی و ضعف اراده. و این ممدوح نیست مگر اینکه ببیند زنش ضعیف است پس در دینش صالح است و هر که ببیند شوخی می کند خیر است و ضعیف اگر خود را چاق ببیند اشکال ندارد. و ابوسعید واعظ گفت: هر که مریض بود و چیزی از وحوش را دید، به حقش خوب است و کسی که ببیند از مرض چیزی کم دارد خیری ندارد و نیز گفت: رؤیت بیماری غم و اندوه و غلبه بر دشمنان و جراحت را از او میزداید، پول و اگر در خواب چیزی را که حکایت از خیر و نیکی است ببیند و از این جهت نیت کند که بیمار منتظر بهبودی و مظلوم در انتظار پیروزی است و ذکر کرده است. قبل از باروری بقیه مردم تا آخر، این در صورتی است که با فقر و انقیاد همراه باشد، اما ثروتمندان فقر و نیاز است و با مدح ندارند.[٢]
بعضی از مفسرین گفتند: غده حبس است، مخصوصاً اگر ضعیف از آن شکایت کند، بلا بیشتر است.[٣] و هر که در خواب ببیند که پیشانی او درد می کند، این کاهش اعتبار و منزلت اوست و هر که ببیند ضعفی در چشمش است، کاهش روزی و نگرانی و اندوه و اندوه اوست.[٢]
قول ابن غنام در مورد دیدن بیماری در خواب
بیماری در خواب ریا است، زیرا خداوند متعال می فرماید:[٤] یعنی نفاق و هر که ببیند مریض است دینش کم می شود و بدنش در آن سال سالم می شود و هر که یکی از رزمندگان را مریض ببیند به خاطر حق تعالی آسیب می بیند. گفت: (و اگر مریض هستید).[٥] یعنی مجروح و اگر مرد ببیند که زنش مریض است دینش کم می شود و بدنش سالم می شود و مریض اگر با چربی مخلوط شود و ببیند که سوار بر خوک یا شتر یا سوار است. یک گاو نر به نام موسی یا عیسی یا راحیل یا مسافری می میرد و اگر او را زنده یا سالم یا زنده ببیند زنده است و از بیماری در امان است و اگر ببیند که بچه مریض بهبود یافته است. ، می میرد زیرا مرگ او آسایش او از دنیاست.[٦]
نصارا گفتند: هر که ببیند مریض است، بر دشمنانش غلبه کند، آسوده زندگی کند، مال فراوان به دست آورد، عمرش را طولانی کند و شادی به دست آورد، حاجت سخت است، زیرا پزشکان مریض را از شهوات باز می دارند، و هر که می بیند کسی را که می شناسد. گویی مریض است، مرض بر او آشکار می شود، و اگر دید که مریض ناشناخته است، مرض به صاحب خواب برمی گردد و جاماسپ گفت: هر که ببیند گویا است. مریض بدنش سالم است و اگر مریض را ببیند گویا ساکت از خانه بیرون رفته و حرف نمی زند که می میرد و اگر به استقبال مردم برود از بیماری شفا می یابد. .[٧]
تعبیر ابن سیرین به دیدن بیماری در خواب
گفته شد: امراض رایج در دین، به خاطر فرموده خداوند متعال: (در دلهایشان بیماری است).[٨] ولى لازمه آن سلامتى بدن است و اگر در این خواب کسى را ببیند که در جنگ بود، به فرموده حق تعالى مجروح مى شود: (یا راضى بودى که اسلحه را بر زمین بگذارى).[٩] یعنی مجروح و اگر ببیند مریض است و در آستانه دپیره است بمیرد و زنش دوباره ازدواج کند به کفر بمیرد چاق قد یا پهن یا گوسفند و گاو از دور ببیند یا شستن با آب را می بیند، اینها همه دلیل بر شفای سلامتی بیمار است، و همچنین اگر در خواب ببیند که آب شیرین می نوشد یا تاج گل می بندد، یا از درخت پربار یا قله کوهی بالا می رود، اگر ببیند خود کم شدن مرض است فقدان بدهی است و می گفتند دیدن مریض برای مضطرب نشانه شادی و پیروزی و صدمه مالی است و در مورد ثروتمند هم نشان دهنده نیاز است زیرا مریض محتاج است و هر که بخواهد مسافرت کند و ببیند که مریض است، سفر او مانع است زیرا مریض حرکت نمی کند.[١٠]
بازبینی کننده
- ↑ سوره احزاب، آیه: 60.
- ↑ الف بط خلیل بن شاهین الظهری، اشارات فی الفاظ، بیروت: دارالفکر، ص ۶۶۵.
- ↑ سوره بقره، آیه 196.
- ↑ سوره احزاب، آیه: 60.
- ↑ سوره نساء، آیه 43.
- ↑ ابراهیم بن یحیی بن غنام، بیان البین (نسخه خطی)، اردن: تصویر خطی – کتابخانه دانشگاه اردن، ص 278-279.
- ↑ ابراهیم بن یحیی بن غنام، بیان وحی (نسخه خطی)، اردن: تصویر خطی – کتابخانه دانشگاه اردن، ص 279-280.
- ↑ سوره مائده، آیه 52.
- ↑ سوره نساء، آیه 102.
- ↑ محمد بن سیرین (1359ق – 1940م)، تعبیر خواب – منتخب گفتار فی تعبیر خواب، مصر: شرکت کتابخانه و مطبوعات مصطفی البابی الحلبی و پسران، ص 199-200.