تعبیر خواب دیدن قاطر در خواب ابن سیرین
قاطر مردی است فرومایه که به حساب نمی آید، ممکن است فرزند زنا باشد یا پسر برده مالک و از سوی دیگر نشان دهنده مردی قوی، بسیار شجاع، سرسخت باشد. ، کم منشأ است و شاید چیزی است که هیچ فرزندی نمی تواند برای آن زندگی کند و قاطر خاکستری زیبایی و نیکی است و قاطر سبز نیکوکاری و عمر طولانی و مواهب بسیار دارد.
تعبیر دیدن قاطر
قاطر در خواب مسافرت و مشقت و کار است زیرا اکتسابی برای آن است و ممکن است دلالت بر مرد نادان یا پسر زنا کند زیرا قاطر از پدری است که با جنسیت او موافق نیست و او نیز در سوارش است و هر که ببیند قاطر یا الاغی را در میان فریب کسانی که از او کمتر هستند و صاحب قاطر است برده ای به دست آورده یا خریده است و قاطر زنی نازا است که زائد نمی کند. و چیزی از نسل او باقی نمانده است.
گفته شد: اگر قاطری در خواب نافرمانی صاحبش دیده شود، بیانگر مردی سخت و بد ذات و پست است.
قاطر مقام بلندی دارد و هر که از آن بیفتد سهم خود را از دست می دهد و هر که از شیر آن بیاشامد به همان اندازه که از آن گرفت غم و اندوه او می شود و سوار شدن بر آن دستاورد است. عزت و سرافرازی، مگر اینکه فرشته ای سوار آن شود، دلیل بر ذلت و خواری اوست، و دلیل بر سود و رفت و آمد تاجران است، و اما دیدن قاطر براق حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم. – دلیلی بر تجدید عهد با حاکمان است یا رسیدن به رزق و نعمت است، او متولد شد، زیرا آن دو در بیداری به دنیا نمی آیند.
تعبیر قاطر سواری
سوار بر قاطر در خواب، دلیل بر سفر به جای دور است، زیرا برای آن استفاده میشود، مگر اینکه سوار آن دشمنی در کمین او باشد یا بردهای که بر او دسیسه کند، این دلیل بر پیروزی و پیروزی است. قاطر برای طول عمر یا زن نازا است و هر کس بر قاطری که متعلق به او نیست سوار شود، مردی را با همسرش خیانت می کند و برعکس سوار شدن بر قاطر، ورود به زن حرام است.
سوار شدن بر قاطری که وزنه های خود را بر پشت خود حمل می کند، دلیل بر حسن بستر بیننده و صداقت نیت او با آن است، در صورتی که مطیع او باشد، و سوار شدن بر قاتری که صاحب ندارد دلیل بر این است. او به دنیا آمد که برای پسرش عذرخواهی نکرد.
کسى که بر قاطرى از جاى سخاوتى سوار شود و آن را به طرف قبله بگرداند، رؤیتش نشان مى دهد که حج را انجام مى دهد، اگر قبلاً به آنجا نیامده باشد، وگرنه از زیارت خانه خداست و آرزو مى کند. تا آن را ببیند اصلاً جلال، مخصوصاً صاحبان پول و تجارت و مسافرت، جز پادشاه یا صاحب امارت، خیری در آن نیست، چنان که برای او خواری و ذلت دارد.